بقیه عکس ها در ادامه مطلب.....
اجتماع بزرگ عاشوراییان بادرود جلوه ای از عشق و ارادت به امام حسین(ع) را به تصویر کشاند
امروز مردم دوست دار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بادرود اعم از زن و مرد، پیر و جوان، کودک و نوجوان از ابتدای صبح با اجتماع در خیابانهای منتهی به میدان امام حسین (ع)، غم حسین(ع) را عزا گرفتند و به سوی گلزار شهدا محل اجتماع بزرگ عاشوراییان حرکت کردند.
حال و هوای بادرود و سایر مناطق بخش عاشورایی شده است و وجب به وجب شهر سیاهپوش، در هر کوچه و برزن صدای ناله و نوحه به گوش میرسد و تنها موسیقی، صدای سینه و زنجیر، طبل و سنج و ارادت مردم ولایی بادرود به حسین(ع) شده است.
عزدارای هیئات و دستجات مختلف در قالب هیئتهای سینهزنی، زنجیرزنی همراه با دمام زنی جلوهای خاص به مراسم عاشورای امسال بخشیده و شهر را کاملاً عاشورایی کرده است.
گلزار شهدای بادرود محل اجتماع هیئتها و مردم عزادار شده است و همزمان با برگزاری عزدارای دیگر هیئتها جلوهای از عشق و ارادت به حسین(ع) را به تصویر کشانده است.
امروز در عاشورای حسین(ع) مرد و زن و پیر و جوان، مسوولان و شهروندان همه آمدهاند، تا نشان دهند که مظلومیت حسین(ع) نقطه اشتراک سینههای به سوگ نشسته سالار شهیدان است.
حجت الاسلام علیرضا قاسمی امام جمعه بادرود در آیین عاشورای حسینی گفت: قیام عاشورا به رهبری امام حسین(ع) قیامی تاریخی و انسانساز بوده که هنوز پس از گذشت هزاران سال ابعاد زیادی آن ناشناخته مانده است.
وی افزود: سازشناپذیری در برابر ظلم، ستمستیزی، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر و احیای اسلام را از مهمترین اهداف و دستاوردهای قیام عاشورا عنوان کرد و گفت: عاشورای حسینی تحولات زیادی را در سطح انقلابهای جهان ایجاد کرد بهگونهای که بسیاری از بزرگان عالم سیاست و علم در جهان به این موضوع اعتراف کردهاند.
همچنین عزاداران سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، به یاد «إنّی اُحبّ الصلوة» آن حضرت، نماز باشکوه ظهر عاشورا را به امامت امام جمعه بادرود در میدان معلم شهر با شکوه خاصی اقامه کردند
شهادت چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت،سیدالساجدین،
امام زین العابدین(ع)بر پیروان راه حضرت تسلیت باد
امام سجّاد (ع) فرمودند:
مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیر النَّاس
کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند
از بهترین مردمان است. (جهاد النفس ح 237)
با تشکر از آقای مجید ذاکریان مدیریت وبلاگ محرم 10 بخاطر عکس های زیبای که از این مراسم گرفتن.
http://www.moharam10.ir
سرپرست گروه تعزیه خوانی : علی آقا خزائی
با تقدیر وتشکر فراوان از امام جمعه محترم شهر بادرود و هیات همراه که در این مراسم حضور داشتند.
لطفا برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید.
باتشکر فراوان از ریاست محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نطنز
که در این مراسم حضور داشتند.
http://s5.picofile.com/file/8148754442/Picture_044.JPG
سرپرست تعزیه خوانان حسینیه ابوالفضل (ع) :
علی آقا خزائی
منبع : وبلاگ محرم 10
لطفا برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید.
سرپرست گروه:
آقای امیر حسین صادقیان
منبع : وبلاگ محرم 10
برای دیدن بقیه عکس ها لطفا به ادامه مطلب بروید.
چند روز مانده به ماه محرم مراسم تعزیه شهادت حضرت علی اکبر (ع)در منزلآقای حسین عبدلی توسط گروه تعزیه خوانی عاشوراییان بادرود به اجرا در امد که جمعیت زیادی از این مراسم استقبال کرد.
عکس هایی از این مراسم رو برای مشاهده گذاشتیم لطفا به ادامه مطالب برید.
مراسم تجلیل از پیر غلامان اباعبدالله الحسین (ع) شهر بادرود امشب راس ساعت 20 در مسجد ابوالفضل(ع) بادرود برگزار میگردد.
این عشق آتشین ز دلم پا نمیشود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته است
هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود
بر شیعه کنون وقت سرور و طرب است / جام طرب از غدیرخم لب به لب است
شادی خود اظهار نما با صلوات / گر شیعه ای و شاد نباشی عجب است
عید غدیر بر همه مسلمانان جهان مبارک باد.
ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد
عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما نعمت باران آمد
خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت
نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد
امر شد تا که به قربانی اسماعیلش
آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد
امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم
جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد
آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا
به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد
عید سعید قربان را به همه مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض مینمایم.
هشتم ذى الحجه سال شصتم هجرى قمرى حركت امام از مکه به عراق
امام حسين (ع) پس ازدريافت نامة مسلم بن عقيل واحساس خطرازدژخيمان يزيد، احرام حج خود را به عمره تبديل كرد وپس ازانجام مراسم عمره ازاحرام بيرون آمد ودرروزسه شنبه روزترويه (هشتم ذي الحجه سال ۶۰ ه . ق) پس ازشصت وپنج روزاقامت درمكه به اتفاق حدودهشتادوشش نفرمرد ازشيعيان و دوستان وخانواده خود ازمكه بيرون آمده وبه سوي عراق حركت كرد.
دركوفه همين كه خبردستگيري وزنداني شدن هاني درشهرمنتشر شد، مسلم دانستكه ديگردرنگ جايز نيست وبايد ازنهان گاه بيرون آيدوجنگ راآغازكند. پس جارچيان خود را فرستاد تا مردم راآگاه سازند. نوشتهاند ازهيجده هزارتن كه با اوبيعت كرده بودندچهارهزارتن درخانه هاني وخانههاي اطراف گردآمده بودند. مسلم آنان را به دستههايي تقسيم كرد وهردستهاي را به يكي ازبزرگان شيعه سپرد. دستهاي ازاين جمعيتبه قصرابن زياد روانه شدند، ولي ابن زياد موفق شدآن مردم بي تدبيررابا ايجاداختلاف واستفاده از حربه تهديد متفرق سازد. نتيجه اين شد كه درشامگاه آن روزجزسي تن با اونماندند. چون نمازمغرب را خواند. يك تن ازياران خود راهمراه نداشت.
مسلم چون نمازشام را خواند و خود را تنها ديد دركوچههاي كوفه سرگردان شد، درحالي كه گروه زيادي درجستجوي وي بودند، تا سرانجام زني به نام «طوعه» كه ازشيعيانعلى (ع) بود اورا درون خانه بردوپناه داد. اما شب هنگام پسروي ازوجود مسلم درخانهمطلع شد وبه ماموران عبيدالله خبرداد. همين كه ابن زياد پناهگاه مسلم رادانست،«محمد اشعث» راباشصت ياهفتاد تن براي دستگيري وي فرستاد.مسلم پس ازدرگيري با ماموران ابن زياد ونشان دادن رشادتها وشجاعتهاي بسيار مجروح ودستگيرشد
نهم ذى الحجه سال شصتم هجرى قمرى شهادت مسلم (ع)
مسلم بن عقيل كيست؟
درميان جوانان برومند «بنى هاشم» مسلم، فرزند عقيل يكى ازچهره هاى تابناك و شخصيت هاى بارز، به شمارمى رفت. «عقيل» برادرحضرت على(ع) ودومين فرزند ابوطالب بود.
سفير انقلاب كربلا
مىدانيم كه «مسلمبن عقيل» پيشاهنگ نهضت كربلا و سفير امام حسين به سوى مردم كوفه بود.
امام حسين(ع) طى نامه وپيامى جداگانه كه خطاب به مردم كوفه نوشت، تكليف مردم و ماموريت مسلم را روشن ساخت. متن نامه امام
«بسم الله الرحمن الرحيم
ازحسين بن على، به جماعت مؤمنان ومسلمانان;
اما بعد، سعيد وهانى، با نامه هايتان نزد من آمدند. آنان آخرين كسانى بودند ازفرستادگان تان كه نزد من آمدند. من تمام مقصودوهدفى را كه ذكركرده بوديد فهميدم. بيشترسخن شما اين بود كه:ما را امام وپيشوايى نيست، پس بشتاب! شايد خداما رابه واسطه توبرهدايت،هماهنگ ومجتمع كند. اينك، من برادرم،عموزادهام وشخص مورد اعتمادم از خانواده خويش «مسلم بن عقيل» را به سوى شما فرستادم واورا مامور كردم كه ازحال شما وازكارونظرتان به من گزارش بفرستد.اگربه من چنين گزارش دهد كه راى بزرگان وصاحبان فضل وخرد شما،همانند چيزى است كه قاصدان شما گفتند ودرنامه هاى شما نوشته شده است به خواست خدا بزودى به سويتان خواهم آمد.
مسلم با گرفتن دو راهنما ازمكه به سوى كوفه حركت كرد. روزهاى متوالى راه طى كرد. آن دو راهنما در راه، ازتشنگى جان سپردند. مسلم، همراه با «قيسبن مسهرصيداوى» و «عمارة بن عبدالله ارحبى» با تحمل مشقت هاى توان فرساى راه، پس ازبيست روز،خود رابه كوفه رساندو مسافت سى روزه رابا همه سختيها دربيست روزپشت سرگذاشت.
اينك، مسلم، با شهرى رو به روست، حادثه خيزوپرماجرا وبا گرايشهاى مختلف; شهرى با افكار گوناگون كه اگرچه بظاهر آرام است،اما آرامش قبل ازطوفان رامى گذراند.
مسلم، واردكوفه شدوبه خانه مختارثقفى، كه ازشيعيان خالص حضرت على(ع) وعلاقه مندان به اهلبيت بود، رفت.
مسلم، دركوفه
فلق با تيغ آذر،خيمه شب را زهم بدريدو.شب، دامان خودبرچيدخبردرگوشهاى كوفيان پيچيدكه مسلم افسرجانبازوپيشاهنگ اين نهضت پيام انقلاب عدل رابا خويش آورده است. ومشتاقان،بسان موج خشم آلوداما طالب ومشتاق به سوى خانه مسلم، روان گشتند. درون چشمهاشان اشگهاى شوق وجانها، تشنه آزادى ودلها پرازشادى هزاران دست گرم شيعيان دردست مسلم بودوبيعت تاغروب، آن روزبرپا بود. طرفداران حق، چون حلقه، پيرامون اين رهبرشعوروشور، اندرسينه ودرسروگاهى ديدگان ازاشگ شوق ياوران، تربود.
شيعيان، دسته دسته به خانه مختارمى آمدند وبا مسلم ديداروبيعت مى كردند ومسلم هم نامه امام حسين(ع) راخطاب به مؤمنان ومسلمانان كوفه براى هرجماعتى ازآنان مى خواند.
دريكى ازهمين ديدارها «عابس بن شبيب شاكرى» برخاست وپس ازستايش خداوند، خطاب به مسلم گفت:
«من ازمردم چيزى نمى گويم ونمى دانم كه دردلها چه دارند وتورابه آنها مغرورنمى كنم. من ازخود وآمادگى خودم به توخبرمى دهم. به خدا سوگند! اگربخوانيد، شما رااجابت مى كنم ودرركابتان با دشمنانتان مى ستيزم ودرراه شمابا شمشيرم كارزارمى كنم تابا شهادت، خداراملاقات كنم; وازاينكار،فقط پاداش الهى رامى طلبم.»
پس ازاودليرمردى ديگر، كهنسال وجوان دل برخاست، به نام «حبيب بن مظاهر» وگفت: (خطاب به عابس)
«رحمت خدابرتوباد! آنچه را دردل داشتى باسخنى كوتاه وگويا بيان كردى. به خداى يكتا سوگند، عقيده وموضع من نيزهمچون تواست.»وكسان ديگرهم برخاسته واعلام وفادارى وآمادگى براى فداكارى كردند.
«ازآن پس، دست بود ودست كه پيمان با سخنگوى «حسين بن على» مى بست.»
روزبه روزبرتعدادهواداران امام حسين(ع) كه با نماينده اش مسلم،بيعت مى كردند افزوده مى شد تا اينكه پس ازچند روز، به هزاران نفرمى رسيد.
با وجود اين همه بيعت گران جان بركف وانقلابي هاى آماده براى هرگونه فداكارى درراه حمايت حسين(ع) وبر انداختن حكومت يزيد، مسلم بن عقيل، طى نامه اى اوضاع را به امام گزارش داد وبا بيان شرايط وزمينه مساعد براى نهضت ازامام خواست كه به سوى كوفه بشتابد. درنامه اى كه به امام نوشت،چنين بيان كرد:
«نامه هاى فرستاده شده، راست بوده وسخن فرستادگان هم درست است. مردم كوفه آماده جهاد وجانبازى درراه خدايند. هم اكنون هيجده هزارنفر،با من بيعت كرده اند وآماده فداكارى درركاب توهستند.هرچه زودتربه سوى كوفه حركت كن!»اين نامه را كه مسلم،بيست وهفت روزپيش ازشهادتش به امام حسين(ع) نوشت، توسط «عابس بن شبيب شاكرى» براى آن حضرت فرستاد. همراه او،نامه هاى ديگرى هم كوفيان به امام نوشتند وبا گزارش اينكه صدهزارشمشيربراى يارى توآماده است،ازآن حضرت خواستند كه درآمدن به كوفه شتاب كند.
عطر بهشت از نفس باغ می چكید
تا اوج عرش زمزمه های حضور بود
عالم از عطر یاس مدینه معطر است
پیوند آسمانی زهرا و حیدر است
ازدواج با برکت امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) را به همه شیعیان جهان تبریک عرض مینمایم.
روز میلاد تو، کبوترانه مهمان حرمت میشوم، دانه های عشق از صحن و سرایت برمیچینم و دور تا دور گنبد طلاییات میگردم و اینگونه جشن میگیرم.
پیش از خورشید، گنبد طلایی توست که هر روز طلوع میکند.
صبح شهر قم مدیون توست؛ مدیون خورشیدی که شب نیز بر فراز شهر آشکار است.
روز میلاد تو، کبوترانه مهمان حرمت میشوم.
جشنی است که همه در آن دعوتند؛ کوچک و بزرگ، پیرو جوان؛ دور تا دور حرم تو چرم میزنند و چرخ میزنند و نگاه مهربان و نوازشگر تو، پر و بال دلشان را نوازش میکند.
زیارتنامه خواندنِ این روز، حال و هوای دیگری دارد.
روز میلاد توست و تو روشنی به ما هدیه میدهی و ما با دستانی پر از روشنی، از این حُسن بازمیگردیم؛ با دلهایی که در حوضچه چشمانمان با آب دیده تطهیر شده است.
روز میلاد تو هر روز در ما تکرار میشود، ای تکرار روشنی در روح و روان ما!
خجسته باد میلاد بانوی قدسیه مطهره، فاطمه معصومه علیهاالسلام که بارگاه نورانیاش محل دایمی نزول فرشتگان بر زمین و دروازه بهشت است.
سلام میکنم خدمت تمام تعزیه دوستان و بازدید کنندگان این وبلاگ.
در این پست تصمیم گرفتم ، کتاب *** میرعزا کاشانی در قلمرو تعزیه *** نوشته ی خانم سمانه کاظمی را معرفی کنم. این کتاب شامل: تعزیه نامه ها ، سروده ی مرتضی سلیمانی در مدح استاد فیاض ، نسخ چند مجلس تعزیه ( از جمله تعزیه های غریب) ، دیدار و مصاحبه ای با هاشم فیاض ، توضیحاتی در مورد میر عزا ، تذکره ی حضرت سلطانعلی بن محمد باقر (ع) ، ثواب زیارت آن حضرت ، تعزیه شهادت آن حضرت ، جستاری در تعزیه های گل و بلبل ، کنیز کشی ، حر ، علی اکبر (ع) ، قاسم(ع) ، ترکمن زوار امام رضا ، آب کشی امام حسن و امام حسین ، عالم زر ، دفن شهداء و ...... می باشد.
در ادامه ی مطلب ، تعداد زیادی از عکس های قدیمی (با توضیحات) که در این کتاب به چاپ رسیده رو قرار دادم.
از سال 89 هیات امناء و... حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) بادرود تصمیم بر این گرفته اند که با یک نقشه استاندارد قسمتی از حسینیه را گود برداری و شروع به ساخت وساز ساختمانی برای این حسینه کنند که با استقبال بیشتر اهالی شهر ومسولین قرار گرفت که هر چه سریعتر اقدامات لازم را به عمل بیاورند و ساختمان حسینیه را علم کنند. اما پس از چند سال از گذشت این تصمیم مشاهده میکنیم که این پروژه بس سنگین هزینه های هنگفتی داشته و با بودجه ای که اداره اوقاف ، اهالی شهر وخیرین کمک کرده اند به جایی نرسیده است.این در حالی است که از سال گذشته تا به حال هیچ پیشرفتی نداشته وفقط اشخاص وقتی که به ماه محرم نزدیک میشویم به فکر این مکان میافتند که کجا مراسم عزاداری را برپا کنیم وچگونه از هیات های مذهبی استقبال وپذیرایی کنند.بدون شک ساخت این مکان مذهبی مانند پروژه های دیگر کشور(مثل:ورزشگاه نقش جهان و....) با گذشت سال های طولانی آماده افتتاح باشند.
در اینجا چند عکس از این حسینیه رو براتون گذاشته ایم که مشخص میکند این پروژه به خواب عمیق فرو رفته است.
چشمه ای که دور قبر حضرت عباس(علیه السلام) طواف می کند
هفتاد و دو شب مانده کمر خم بشود
هفتاد و دو عاشق ز زمین کم بشود
هفتاد و دو میدان بلا در راه است
هفتاد و دو شب مانده محرم بشود
هفتاد و دو روز تا شروع عاشقی مانده.گو اینکه چندی است با وداع کاروان و
کاروانیان از مدینه حرکت عاشقی آغاز گردیده ولی در هفتاد و دو روز دیگر
شکوفا خواهد شد این گل سرخ پر خون.
با خود می اندیشم که آیا آماده ام؟آیا راهنمایم
خواهد شد؟ زیرا اوست که مصباح الهدی است و سفینه النجاه.آیا میشود
دستم گیرد؟
اگر بشود ذره ای از این بیکران و تمام نشدنی ترین سبوی عشق را بچشم
دیگر تمنای هیچ نخواهم داشت ولی آیا آماده ام؟از امروز ای ارباب بی کفن نیت
می کنم به سمت و سوئی که تو نشانه گرفته ای عازم گردم تا شاید این محرم
همان محرمی باشد که در آن محرم میگردم؟شاید؟
از بار غمت قد فلک خم مانده
در دیده ما بارش نم نم مانده
ای سینه زنان به وقت شرعی عزا
هفتاد و دو روز تا محرم مانده
روز5شوال ورود حضرت مسلم عليه السلام به شهركوفه مثل فردايي هجده هزارنفر باحضرت مسلم عليه السلام بيعت كردند اما روزي ديگر وقتي درمسجدبعدازنماز جماعت پشت سرش رانگريست خبري ازكوفيان بي وفانبود....
مثل فردايي نامه اي براي امام حسين عليه السلام نوشت وخبرازبيعت كوفيان داداما روزي ديگر بالاي دارالاماره بادودست بسته باچشمان اشك آلود به راهي مي نگريست كه اربابش خانواده اش رابرداشته وبه اميدبيعت كوفيان نامرد به سمت كوفه درراه است
يااباعبدالله الحسين عليه السلام :
كاش مي شد بنويسم كه گرفتار شدم مثل خورشيد گرفتار شب تار شدم
مرد اين شهرم و بر پير زني مديونم اين هم از غربت من بود كه ناچار شدم
من نمي خواستم علت دلواپسي معجر زينب كبري شوم، انگار! شدم
من بدهكاري خود را به همه پس دادم به تو اندازه يك شهر بدهكار شدم
من در اين خانه، تو در خانه خولي، تازه با تو همسايه ديوار به ديوار شدم
كاش مي شد بنويسم كفني برداري كفني نيست اگر،پيرهني برداري
تیزر دعای ندبه (آقا علی عباس و شاهزاده محمد(ع) بادرود)
هنر تعزیه، در طول زمان تغییراتی را به خود دیدهاست اما هنوز هم جزو اصیلترین و پرسابقهترین هنرهای ایرانی و اسلامی مردمان ایران است. در استانهای مختلف ایران از شمالیترین شهرهای خراسان و آذربایجان تا جنوبیترین شهرهای سیستان و اهواز از پهنهٔ کویر تا حاشیههای زاگرس و البرز و از دریای خزر تا خلیج فارس، در ایام ماه محرم، تعزیه برگزار میشود.....
برای دیدن این مطلب لطفا به ادامه مطلب برید.
حسینیه افوشته نطنز در عهد قاجار در محله افوشته نطنز ساخته شد.در آن زمان هزینه های اجرای تعزیه از دولت به بخشدار و توسط آن به دهدار پرداخت می شد.بعد از آن توسط شخصی به نام محمد باقر انتخاب سلطان که دولت وقت،حاکمیت نطنز را به او سپرده بود و در محله ی افوشته زندگی می کرد،هزینه های تعزیه پرداخت می شد و خود نیز در مراسم شرکت می کرد و با فوت او هزینه ها به عهده بزرگان و اهالی افوشته قرارگرفت. در سال ۱۳۴۲ مرحوم سید محمد واقفی،محمد معیری،عباس حقیقی،رحمت الله معیری،سید مسعود بروجردی،غلامرضا و غلامعلی حقیقی به هم دست یاری دادند تا حسینیه افوشته.....................
برگرفته از کتاب درۀ الصدف
مي خواست بهانه اي كه پر نور شويم از هرچه بدي و غير او دور شويم
يك ماه پر از فرصت برگشتن داد يك عيد فرستاد كه مغفور شويم
يك ماه صدا كرد كه زيبا باشيم در هر سحر و شبي چو مولا باشيم
ماه رمضان ماه مهارت ورزي ست باشد كه هميشه مثل حالا باشيم
يك ماه بهشت بر زمين حاكم شد يك ماه ز عصيان دلمان نادم شد
يا رب نكند دوباره مهجور شويم يك مژده بده كه وصلمان دائم شد
این عیدفرخنده ومبارک سعید فطر را بر تمام مسلمانان جهان تبریک عرض مینماییم.
.: Weblog Themes By Pichak :.